تنها مسیر – هسته‌ی اصلی بحث – جلسه۱۲ (حجت الاسلام پناهیان)

تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (هسته‌ی اصلی بحث) - حجت الاسلام پناهیان

تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (هسته‌ی اصلی بحث) - حجت الاسلام پناهیان

* فوايد توجه به رنج در حيات بشر چيست؟
۱- توجه به رنج مانع خيال‌پردازی می‌شود.
توجه به رنج، مانع خيال پردازی می‌شود. چون انسان طبيعتاً آرزو توليد می‌كند و تنها راه خارج كردن انسان از اين خيال پردازی‌هـا وتوليد آرزوها، اين است كه انسان واقعيت و حقيقت رنج را درک نمايد.
۲- توجه به رنج باعث افزايش «شكرگزاری» و «صبر» انسان می‌شود.
توجه به رنج، باعث افزايش شكر می‌شود كه اين شُكر، نتيجه درک صحيح از جايگاه رنج درحيات است. كسی كه اصل را با راحتی و نعمت ببيند، وظيفه‌ای برای تشكر احساس نمی‌كند. اما اگر بدانی كه اين نعمت‌ها در دنيایی به تو رسيده كه واقعيت دنيا همراه بـا سختی است و اساساً اين دنيا جای سختی بوده است، عميقاً ازنعمت‌هایی كه داری شاكر خواهی بود.
فايده ديگر توجه به رنج اين است كه صبر و تحمل انسان بالا می‌رود.
۳- توجه به رنج باعث درک جايگاه دين می‌شود.
توجه به رنج، جايگاه دين را بهتر ترسيم می‌كند. وقتی كسی درک كرد كه در اين دنيا، اصل با رنج‌بردن است، دین را به عنوان راه كاهش رنج‌ها، به راحتی خواهد پذيرفت. هرقدر دنيا را بيش‌تر با رنج‌ها همراه ببينی، دين را لذت بخش‌تر می‌بینی؛ اگردنيا را محـل لذت ببينی، دين را محل رنج خواهی يافت. اگر به رنج دنيا نگاه نكنی، رابطه‌ات با دين خراب  می‌شود.
۴- نقش مادرها در برقراری ارتباط درست فرزندان با مسأله «رنج» و فرار نكردن ازآن.
رنج‌های انتخابی وغيرانتخابی هر دو دارای آثار تربيتی بالايی هستند كه تا حدی اشـاره كـرديم . مـثلاً بـرای درک محبـت خـدا ولطف‌هایی كه در حق تو داشته، بايد بفهمی كه تو چه نسبتی با رنج‌ها داشته‌ای و قرار بوده كه چقدر رنج بكشی، اما خدا ايـن همـه محبت و راحتی داده است.
رنج از جهات مختلف دارای آثارتربيتی بسيار زيادی است؛ البته به هنگام تربيت و انتقال مفاهيم مربوط بـه رنج بايد با مهربانی و لطافت برخورد كرد. مانند پرستاری كه هم به كار مداوا و رسيدگی بـه بيمـار مشـغول است و هم به او روحيه می‌دهد. مادران در آشناكردن فرزندان با مفهوم رنـج و ضـرورت رنـج كشـيدن درزندگی و حيات دنيا، نقش فوق العاده‌ای دارند. در واقع از اولين سنين خردسالی است كه فرزند درد و رنج را احساس می‌كند ولی جهت دادن آن به عهده والدين و به خصوص مادر است. از برخـورد مـادر اسـت كـه فرزند ارتباط درستی با رنج پيدا می‌كند و ازآن گريزان نمی‌شود. يكی از وجوه برخورد خوب اين است كـه مادر رنج را تلخ‌ترنكند، بلكه ضمن اينكه با مهربانی بگويد كه رنج طبيعی و هميشگی است، آن را بـه يـک رنج شيرين تبديل كند.
۵- توجه به رنج باعث دوری از راحت‌طلبی است.
انسان راحت‌طلب است و راحت‌طلبی «اولين» وجه حبّ‌الدنيا است كه يقه انسان را می‌گيرد. جوان، مقام طلب، ثـروت‌طلـب،رياكار و متظاهر نيست؛ بلكه در مقابل، صفات خوبی مانند عدالت‌گرایی و آرمان‌گرایی دارد ولی مشكل اصلی جوان اين است كه راحت‌طلب است، و ازهمين راحت طلبـی اسـت كـه شـهوت طلبـی مطـرح مـی‌شـود.
راحت‌طلبی اولين بيماری است. اول راحت طلبی است، بعد لذت طلبی و شهوت‌طلبی.
مشكل اول اين است كه جوان حال ندارد تكان بخورد، يا حال ندارد خودش را جمع و جـور كنـد. وضـعيت فعلی برخی از جوانان، حكايت از يک راحت طلبی فزاينده دارد. در مبارزه با نفس بايد با چيزهایی مبارزه كرد كه انسان را از مسير خارج می‌كند و راحت‌طلبی نقش بالایی در خارج شدن از مسير دارد. 

 

* راحت طلبی باعث می‌شود رنج را فراموش كنيم/ راحت طلبي به ما اجازه حركت نمی‌دهد.
راحت طلبی باعث می‌شود كه خيال پردازی هم ايجاد شود و جوان خيال كند دنيای ما، دنيایی  بی‌رنج اسـت و درآن می‌توان راحت بود. راحت طلبی باعث می‌شود رنج را فراموش كنيم. راحت طلبی اجازه نمی‌دهد راهبرد رنج، كارخودش را انجام دهد. راحت طلبی به ما اجازه حركت نمی‌دهد، راحت طلبی اجازه نمی‌دهد كه با دين ارتباط برقرار كنيم.
حضرت علی(ع) می‌فرمايند: «ثواب عمل به اندازه مشقتی است كه برای انجام عمل كشـيده‌ای.» (غرر الحكم/ص۳۳۳/حديث۵)
گاهی جوان‌ها می‌گويند الحمدﷲ ما حبّ‌الدنيا نداريم. در حالی كه توجه ندارد كه راحت‌طلبی يكی ازشعبات حبّ‌الدنيا اسـت. درواقـع راحت طلبی اولين جلوه حبّ‌الدنيا است.

 

* در دنيا بايد مثل يک چريک بود.
حبّ راحت‌طلبی، يكی از مصاديق حبّ‌الدنيا است. راحت‌طلبی نوعی دنياطلبی است در حالی كه در دنيا بايـد مثـل يـک چريـک بـود. دردوران دفاع مقدس كه رزمنده‌ها گاهی به مرخصی می‌آمدند، نمی‌توانستند روی تشک بخوابند؛ نه اينكه بخواهنـد بـا ايـن كـار يـاد سنگرهای نورانی جبهه را زنده كرده باشند، بلكه حرفشان بيش‌تراين بود كه: وقتـی راحـت‌تـر هسـتم، دلـم مـی‌گيـرد. رزمنـدگان می‌فهميدند و لمس می‌كردند كه بيكاری و راحت بودن، بد است و از آن احساس كراهت  می‌كردند و علی‌رغـم فشـارهای سـنگين جسمانی كه در صبحگاه‌ها، رزم شبانه و آموزش‌ها وجود داشت، رزمندگان وقت بيكاری خود را به بهترين نحو استفاده مـی‌كردنـد واهل راحت‌طلب نبودند.

 

* تن پروری، باعث مرگ آرام و بی‌صدای روح انسان می‌شود.
تن پروری يک بيماری است و نوعی مرگ خاموش به روح انسان می‌دهد. مانند هنگامی كه شيرگاز بـازمانـده باشـد يـا دودكـش بخاری خراب شده باشد، بعد گاز در اتاق منتشر می‌شود؛ در اين حال كسی كه خواب است متوجه نمی‌شود در حـال مـرگ اسـت وآرام آرام  می‌ميرد.  تن‌پروری هم آرام و بی‌صدا باعث مرگ روح انسان  می‌شود.
قبل از اين‌كه شهوت‌رانی مطرح باشد، اين حبّ راحت‌طلبی است كه يقه انسان را می‌گيرد. شهوت‌رانی مانند حركت با سرعت بالا در يک پيچ بسيار خطرناک است كه وقتی ماشين به پيچ رسيد، تذكر دادن بـه راننـده بـرای كم كردن سرعت، فايده‌ای ندارد. تذكر دادن بايد قبل از رسيدن به اين پيچ انجام می‌شـد و حـبّ راحت طلبی، مكان اين تذكر است. جايی كه جوان گرايش به راحت طلبی پيدا كرده بـود، بايـد بـه او تـذكر می‌دادی و از قبل، مانع فساد او می‌شدی. در راحت‌طلبی است كه شهوت‌رانی كاشته شده است. 

 

* كوهنوردی گروهی تأثير خوبی بر كاهش راحت‌طلبی جوانان دارد.
اگر نمونه‌ها و مصاديق راحت‌طلبی در وجود كسی زياد شود، او ديگر خيلی از آدم بودن فاصله می‌گيرد. يكی از كارهـایی كـه تـأثيرخوبی بر كاهش راحت‌طلبی جوانان دارد، كوهنوردی گروهي است. كوهنوردی مانند فوتبال نيست كه هيجـان گـل زدن تـو را بـه حركت وادار كند. در كوهنوردی گروهی است كه وقتی خسته می‌شوی نمی‌توانی هـرجـایی خسـته شـدی و دلـت خواسـت، بـه استراحت بپردازی چون از گروه جا می‌مانی. در كوهنوردی گروهی ارزش وقت را درک می‌كنی، چون اگر به اندازه يک باز وبسـته كردن بند كفش از گروه عقب بيفتی، تقريباً قابل جبران نخواهد بود. ولی در زندگی شهری ارزش وقـت‌هـای بسـياری كـه در اثـر راحت‌طلبی ازبين می‌رود را نمی‌توان فهميد. كوهنوردی باعث می‌شود لذت بيش‌تری از نعمت‌ها ببری و سالم‌تر باشـی. كسـی كـه عادت كرده روی مبل بنشيند، زودترمريض می‌شود ولی كسی كه اهل كوهنوردی و اهل سختی‌ها باشـد، از نشسـتن روی تختـه‌سنگ، لذت بيش‌تری می‌برد و سالم هم زندگی می‌كند.

 

* تقوی بر روی راحت‌طلبی استوار نمی‌شود.
راحت‌طلبی، بيماری بدی است كه دوری از اين بيماری، پايه اصلی تقوی حساب می‌شود. تقوی بر روی راحت‌طلبی استوار نمی‌شود.
كسی كه راحت‌طلب است، معنای دوری از نگاه حرام را درک نمی‌كند و می‌پرسد چرا من نبايد نگاه حرام داشته باشم؟ اگر مواظـب راحت‌طلبی نباشيم، نگاه غالب ما نسبت به دنيا و حيات، بر اساس راحت‌طلبی خواهد بود.

 

* طلب «رنج» شاخص عشق به خداست.
در روايتی از حضرت علی(ع) نقل شده است: «دل انسان خدا‌دوست، رنج و سختى در راه خدا را بسـيار دوسـت دارد و دل غافـل از خدا، راحت طلب است. پس، اى فرزند آدم! گمان نكن كه  بى‌رنج و سختى، به مقام بلند نيكوكـارى  خـواهی رسـيد؛ زيـرا كـه حـق، سنگين و تلخ است و باطل سبک و شيرين است.» (مجموعة ورام/۲/۸۷)
چرا كسی كه عاشق خدا است، دوست دارد بيش‌ترسختی بكشد؟ چرا امام سجاد(ع) به دفعات پای پياده به زيارت خانه خدا  می‌رفتند؟ چرا يكی از با فضيلت‌ترين كارها، پياده روی برای زيارت است؟ چرا به كسی كه پياده به زيـارت امـام حسـين(ع) رفتـه وعـده داده می‌شود كه ازابتداء عمل را شروع كن چون تمام گناهان گذشته‌ات آمرزيده شد؟
 امام صادق(ع) فرمودند: كسى كه از منزلش بيرون آيد و قصدش زيارت قبر حضرت امام حسين(ع) باشد اگر با پای پياده برود خداوند به هر قدمى كه برمـى‌دارد يـک حسـنه بـرايش می‌نويسد و يک گناه از او محو مى‌كند ... تا وقتى كه مراسم و اعمال زيارت را به پايان برساند كه در اين هنگام او را از فائزين قـرارمی‌دهد و وقتی خواست برگردد فرشته‌اى نزد او می‌آيد و می‌گويد: رسول خدا(ص) به تو سلام رسانده و مى‌فرمايد: از ابتداء عمل را شروع كن، تمام گناهان گذشته‌ات آمرزيده شد. (كامل الزيارات/ص۱۳۲)

 

* ارتباط رنج‌های زندگی با عشق به خدا چيست؟
ارتباط رنج‌ها و سختی‌های زندگی با عشق به خدا چيست؟ واقعش اين است كه محبت عبد به مولا غير از محبت‌های ديگـر مثـل محبت بين زن و شوهر يا محبت بين دو رفيق يا دو برادر است. در ذات محبت عبد به مولا، سختی وجود دارد.
محبت مادر به فرزند به راحتی بروز داده می‌شود و تمام می‌شود. مانند علاقه به غذا كه با خوردن غذا تمام می‌شود. ولی عشـق بـه خدا اين‌طور نيست. هر كس علاقه بيش‌تری به خدا دارد، بايد سختی بيش‌تری كشيده باشد. چون «هر كه در اين بزم مقرب‌تر اسـت،جام بلا بيشترش می‌دهند». در اين‎جا رابطه عاشق و معشوق طوری است كه اگر عاشق سختی نداشته باشد، ناراحت می‌شود. 

 

* عاشق خدا دوست دارد در راه خدا رنج و سختی بكشد.
اگر شما در خيمه امام زمان(عج) باشيد و حضرت كارهای مختلفی را به يارانشـان بسـپارند ولـی بـه شـما دستوری ندهند و كاری از شما نخواهند، دلگير می‌شويد. دوست داريد حضرت به شما هم دستوری بدهنـد كه فلانی! برو اين كار را انجام بده. اگر به انتخاب خودتان باشد، كار دشوارتر را انتخـاب مـی‌كنيـد، چـون دوست داريد رنج و سختی بيش‌تری برای حضرت متحمل شويد. رابطه با خدا هم همين‌طور است، عاشق خدا  دوست دارد، در راه خدا رنج و سختی بكشد. علاقه به سختی كشيدن، علامت عاشق است. اين رنج‌ها را در نوع دستورات معشوق هم می‌توان ديد. مثلاً نماز شب را در آخر شب قرار داده است. وقتی كه همه خواب‌اند، بايد بيدارشد و نماز شب خواند. اين دستورعلی‌رغم رنجی كه دارد، لطف خدا به عاشقان است. عاشـقان خـدا دوسـت دارنـد رنجـی را كـه خـدا دستورش داده است، پذيرا باشند. اين رنج، برای آن‌ها لذت هم دارد، خدا بلافاصله اجرشان را می‌دهـد و درهمـان نيمـه شـب لـذتی می‌برند كه افرادی كه خواب هستند، چنين لذتی نمی‌برند. در كربلا هم از روی تعداد زخم‌ها و ميزان قطعه قطعه شدن بدن‌ها می‌شد فهميد چه كسانی بيش‌ترعاشق خدا بوده اند ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *