همانگونه که اشاره شد ملاک و منظور ما از تری میزان آبی است که در شیء وجود دارد و ملاک و منظور از خشکی کم بودن آب در یک شیء است بهعنوانمثال میگوییم این درختتر است چون در آن آب وجود دارد و میگوییم این درخت خشک است چون در آن آب وجود ندارد. این تری و خشکی در بدن انسان ملاک بیشتری دارد، لذا بحث میشود که آیا این غذا آیا باعثتری بیشتر در بدن انسان میشود یا باعث خشکی در بدن انسان میشود. پس ما با این تعریفی که از تری و خشکی کردیم تعریف قدما را رد کردیم که چیز تر را چیز سیال و چیز خشک را چیز غیر سیال میدانند یعنی آنها ملاک و معیارتری و خشکی را سیال بودن یا عدم سیال بودن میدانند. درحالیکه ما تری و خشکی را به معنای میزان آبی که در شیء وجود دارد میدانیم. علت رد کردن نظر قدما این است که در طبیعت امور زیادی وجود دارند که سیال هستند اما در آنها هیچتری وجود ندارد مانند آهن مذاب یا جیوه که اینها هرچند سیال هستند اما هیچتری در آنها وجود ندارد و نمیتوان آنها را تر نامید. در مقابل ما چیزهایی داریم که سیال نیستند اما دارای تری هستند و ما آنها را تر میدانیم مانند درخت که دارای آب است و تری و رطوبت در آن وجود دارد اما سیال نیست.