* باور به جاودانه بودن برخی ازآدمها درعذاب، سخت است.
يکی از باورهای بسيار مهم، باور به جهنم و دوزخ است. باور شكنجههای سخت خداوند برای برخی آدمها سخت است. باور به جاودانه و مخلّد بودن در عذاب، باور اينكه كسی برای هميشه در عذاب و در آتش بماند، سخت است. چنين فردی چقدر بايد آدم رذلی بوده باشد كه لازم است تا هميشه در عذاب بماند. بايد باور كنيم بعضیها خيلی رذل هستند كه عذاب الهی به صورت هميشگی شامل حال آنها میشود. خداوند درباره گروهی از اين آدمهای رذل میفرمايد: «اينها دشمن واقعى هستند، از آنان بپرهيز، خدا آنان را بكشد چقدر از حق روگردان هستند؛ هم العْدو فاَحذرَهم قاتلَهَم اللهَّ أنَىَّ يؤفْكَوُنَ» (منافقون/۴)
متديّنين و آدمهای خوب بايد باور كنند كه بعضیها ممكن است تا اين حدّ رذل و بد باشند. برخی از متديّنين كه اهل لعن فرستادن به دشمنان اهل بيت(ع) نيستند(به همين صورت كلی كه در زيارت عاشورا آمده و مخل وحدت نيست)، علتش اين است كه رذالت اين آدمها و اينكه چنين عذابی برای آنها وجود دارد را باور نكردهاند. به دليل همين سادهانديشی است كه عدهای عمق پديده شوم و پليد اسرائيل را باور نمیكنند؛ ولی دشمن را بايد باور كرد.
باور كردن وجود دشمن برای افراد ساده و اعتقاد به رذل بودن برخی ازانسانها سخت است، در حالیكه برای رسيدن به جامعه سالم در زمان امام زمان(عج)، بايد چنين باوری داشته باشيم. اگر رذالت برخی از آدمها را باور نكنی، آنقدر اين آدمهای رذل در مقابل چشمت جنايت خواهند كرد تا باور كنی. جنايتهایی كه اين اواخر در كشورهای منطقه اتفاق ميفتد، نمونهای از وجود آدمهای رذل است. بهتر است با معرفت و قلب خودت به اين باور برسی كه عدهای ازانسانها بسيار رذل هستند و مستحقاند كه تا هميشه در آتش بمانند.
كلمات حضرت امام خمينی(ره) برای فهميدن پستی دشمن بسيارعالی است. امام(ره) محكمترين و تندترين تعابير را عليه مذهبیهایی به كارمیبرند كه جاده صافكن دشمن هستند و اعتقادی به پستی و رذل بودن دشمنان ندارند.
* چگونه جاودانگی بعضی در جهنم را باور كنیم؟
راه باور جاودانه بودن عذاب جهنم، باور ميزان رذالت برخی آدمها است؛ و راه باور رذالت و پستی برخی آدمها هم اين است كه ببيني پذيرش راه اولياء خدا، چقدرآسان بوده است ولی اين عدّه آن را نپذيرفتهاند.
اجرای صادقانه فرمان خدا در گرو پذيرش فرمان ولايت است. اتفاقاً پذيرش فرمان از ولايت، كار ما را آسان كرده است. اگر آسان بودن پذيرش ولايت و فرمان او را قبول كنی، رذل بودن آدمهایی را كه با آن مخالفت كردهاند را باور خواهی كرد.
كسی كه راه آسان ولايت را نرفته است، بسيار آدم رذلی بوده است. اصل پذيرش حرف اولياء خدا يک مخالفت با هواینفس است ولی پذيرش آن آسان است و چون آسان است بايد گفت مرگ بر كسانیكه اينكار آسان را نپذيرفتهاند و عذاب جاودانه بر كسانی باد كه از آن سر باز زدهاند. پذيرش ولايت فقط برای كسانی سخت است كه در دل مرض دارند و متكبّراند.
برای باور كردن اين موضوع كه آنهایی كه ولايت را نپذيرفتهاند، مستحق عذاب جاودان هستند و هيچ سهمی از ايمان ندارند، به اين روايت توجه كنيد. امام صادق(ع) میفرمايد: در روز قيامت خدا به بعضیها نگاه نمیكند و با آنها حرف نمیزند، اينها سه گروه هستند: 1. كسانی كه جايگاه امامت را غصب كردهاند 2. كسانی كه در مقابل اولياء خدا ايستادهاند و يا جنگيدهاند 3. كسانی كه برای دو گروه اول يک ذره سهم از اسلام قائل شدهاند. (كافی/ج۱/ص۳۷۳)
* وقتی مبارزه با نفس به موضوع ولايت میرسد، رنجها كاهش میيابد.
همه رنجهایی كه در جلسات قبل مورد اشاره قرار گرفت، در مخالفت با هوای نفس بود، ولی وقتی مبارزه با نفس به موضوع ولايت میرسد، رنجها كاهش پيدا میكند. اينجا كارآسان است و رنج مبارزه از بين میرود. رنج اطاعت از خدا و انجام تكاليف و رضايت به تقدير، در پذيرش ولايت از بين میرود. خدا، مولا را برای آدمهای سالم گذاشته است تا راه طولانی و سخت را آسان كند و خدا كسانی را كه وقتی راه آسان میشود؛ باز هم پشت میكنند و آن راه را نمیروند را لعنت میكند. خدا اميرالمؤمنينعلی(ع) را گذاشته تا دينداری آسان شود. آدم ضعيفی كه مريض نباشد، وقتی به ولیّ خدا میرسد میگويد: آقا! شما چقدر خوبيد! شما كه آمديد، قصه عوض شد و كارها آسان شد! من چون شما را نديده بودم، بیدين بودم. لذا از اين به بعد ديندار خواهم بود.
ولايت، مبارزه با نفس را آسان میكند. البته كسی كه جاهل است، از اين قاعده خارج است؛ ولی كسی كه با جلوه علی بن ابيطالب(ع) مواجه میشود و ولايت او را ردّ میكند، خيلی آدم رذلی است.
* هركس رذالت كسانی كه ولايت علی(ع) را نپذیرفته بودند، باور نكرد، كربلا را ببيند.
اگر كسی رذالت كسانی كه ولايت علی(ع) را نپذيرفته بودند، باور نكرد، كربلا را ببيند. همه كسانی كه خون به جگر حضرت علی(ع) كرده بودند، در كربلا رذالت خودشان را نشان دادند. در كدام يک از جنگها، اين جنايتهایی كه در كربلا مرتكب شدند را انجام داده بودند؟! كربلا، جای سادهای نيست، كربلا محل بالاترين معارف است.
اگر ابن ملجم را نفهميدهای، تفسير او را در كربلا ببين. اين كينهها را در كجا پنهان كرده بودند؟ نعل تازه زدن به اسبها و تاختن بر بدن شهدا چه نفعی برای دشمن داشته است؟ زدن با چوب نيزه به سر بچههای امام حسين(ع) برای چه هدفی بوده است؟ اينكه كسی علی(ع) را دوست نداشته باشد، ساده نيست. اينكه كسی از بغض علی(ع)، امام حسين(ع) را بكشد؛ ساده نيست.
* امام، تسهيل كننده عبوديت و مبارزه با هواینفس است.
اگر مراحل قبلی مبارزه با نفس سخت است، در عوض وقتی ولايت اميرالمؤمنين(ع) مطرح میشود، كارها آسان است. امام، تسهيل كننده عبوديت و مبارزه با هواینفس است. از اين نقطه به بعد دشمنی با اولياء خدا جدیتر میشود. در مسير مبارزه با نفس، تمام بحثها درباره رنج در مراحل مقدماتی بود؛ وقتی به موضوع ولايت میرسيم، رنجها كاهش پيدا میكند.
در روايت معروفی از امام صادق(ع) نقل شده است: «پس هر فقيهى كه مراقب نفس و حافظ دين خود است و با نفس خود مخالفت میكند و مطيع امر مولا میباشد، بر عوام است كه از چنين فقيهى تقليد كنند.»(تفسير منسوب به امام حسن عسكری ع/ص۳۰۰) در اين روايت مطيع امر مولا بودن را بايد در امتداد مخالفت با هواینفس ديد. اين دو در يک راستا هستند.
* اگربرای كسی مخالفت با هواینفس سخت است، پس او بايد بيشتر به روضه امام حسين(ع) برود.
اگر برای كسی مخالفت با هواینفس سخت است، پس او بايد بيشتر به روضه امام حسين(ع) برود. اين نعمت ولايت را كه رايگان به ما دادهاند، اگر با استفاده از اين نعمت كه جذاب و تسهيلكننده بندگی و مخالفت با نفس است، مبارزه با نفس را برای خودمان آسان نكنيم، در اين صورت خودمان را مستحق عذاب جهنم خواهيم يافت.
چرا امام تسهيل كننده حركت در اين مسير است؟ چون امام جذابيت و شيرينی خاصی دارد. «فَما أحَلىَ أسَماءكمُ.» (زيارت جامعه - عيون اخبار الرضا ع/ج۲/ص۲۷۶) امام جذاب و زيبا است، ناز است. اگر كسی آدم حسابی ديده باشد میتواند تأثير امام را بر تسهيل دينداری بفهمد. كسی كه به نماز اول وقت علاقه ندارد، وقتی به امام زمان(عج) علاقهمند شود و بفهمد امام زمان(عج) نماز اول وقت را دوست دارد، اهل نماز اول وقت میشود. امام دل را جذب میكند و با محبت امام است كه میتوان اهل دينداری شد و دين را فهميد. در زيارت جامعه کبیره میخوانيم: «بموالاتكمُ علّمناَ اللهَّ معالم ديننا» (عيون اخبار رضا ع/ج۲/ص۲۷۷) ايجاد اتحاد بين مردم و در جامعه هم كار آسانی نيست و فقط ولايت میتواند اين كار را انجام دهد. لذا در ادامه چنين آمده است: «و بمِوالاتكمُ تمَّت الكْلَمةُ وعظمُت النّعمةُ وائتْلَفَت الفُرقْة» (همان)
* فقط با ورع میتوان به ولايت رسيد.
فقط با ورع میتوان به ولايت رسيد، ورع نيز مرحله آخر تقوا است. ورع، ترک آسان هواینفس است، يعنی در اين مرحله ديگر مبارزه با هواینفس آسان شده است. اميرالمؤمنين(ع) به سليم فرمودند: «ملاک اين امر (ولايت)، ورع است چرا كه به ولايت ما جز با ورع نمیتوان رسيد.» (كتاب سليم بن قيس/ج۲/ص۸۲۷)
بايد با ورع به سمت ولايت برويم و با ولايت، ورع را بالا ببريم. اينطوری ورع هم آسان میشود. عشق به اميرالمؤمنين(ع)، ورع را افزايش میدهد و ورع عشق به اميرالمومنين(ع) را بالا میبرد. عشق به علی(ع) عشق به همه خوبیها است. در زيارت جامعه میخوانيم: «إن ذُكِرَ الخَيرُ كنُتْمُ أوّلهَ وأصَلهَ وفرَعْه ومعدنهَ و مأواه ومنتَهَاه»
اما علت اينكه ولیّ خدا، مبارزه با نفس را آسان میكند اين است كه ولیّ خدا، مظلوم است. وقتی مظلوميت علی(ع) را هنگام شهادت حضرت زهرا(س) ببينی، مبارزه با نفس برايت آسان میشود ...