تنها مسیر – هسته‌ی اصلی بحث – جلسه۲۵ (حجت الاسلام پناهیان)

تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (هسته‌ی اصلی بحث) - حجت الاسلام پناهیان

تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (هسته‌ی اصلی بحث) - حجت الاسلام پناهیان

* هدف مهم مبارزه با هوای‌نفس، ذليل كردن نفس در مقابل پروردگار عالم است.
يكی از اهداف مهم ما در مبارزه با هوای‌نفس، ذليل كردن نفس در مقابل پروردگار عالم است. ذليل شدن در مقابل خدا، به اين معنا است كه در مقابل كس ديگری كُرنِش نخواهد كرد. ذليل شدن در مقابل خدا، تنها راه عزيز بودن در مقابل غيرخدا است.
ما در هر ركعت نماز، دو مرتبه سجده می‌كنيم و با تمام وجود خم  می‌شويم و صورت را روی زمين  می‌گذاريم. چنين عبادتی را امروزه در ساير اديان  نمی‌بينيم. ما رسماً سجده می‌كنيم و به آن افتخار می‌كنيم، در حالی‌كه سجده هيأت بدن آدم را در وضعيت خوبی قرار نمی‌دهد ولی چون اين اظهار ذلت در مقابل خدا است ما با افتخار آن را انجام می‌دهيم. ذلت مقابل خدا، مهم است و بايد بدان پرداخت.
«اﷲ اكبر» كه درابتدای نماز است و مهم‌ترين جایی است كه بايد حضور قلب در آن داشته باشی، باز هم صحبت از كبريایی خدا است و اشاره به ذلتی دارد كه ما در مقابل خدا داريم. اين مطلب را خيلی بايد با خود تمرين كنيم كه من بايد پيش خدا ذليل شوم.
عرفا از اين مطلب با عبارت «فناء فی‌ﷲ» ياد می‌كنند. فناء فی‌ﷲ يعنی نهايت ذلت و فروتنی در مقابل پروردگار عالم.
زشتی كلمه تكبر در مورد خدا وجود ندارد و خداوند رسماً خودش را متكبر معرفی  می‌كند. خداوند با ما رابطه كبريایی دارد و ما رابطه ذليلانه با خدا داريم. اولين بيماری‌ای كه ما بايد در خودمان از بين ببريم، تكبر است و فلسفه همه رنج‌ها و اذيت‌هایی كه در مسير مبارزه با نفس تحمل  می‌كنيم، تذلل نهایی نفس است.

 

* اغلب كسانی كه متكبرهستند، باور نمی‌كنند كه متكبرهستند.
مبارزه با تكبر بسيار مهم است، چون ابليس هم فقط يک بار به خدا گفت: نه! خدا در موردش فرمود: او تكبر كرده و جزء كافران است. (بقره/۳۴)
 همچنين قرآن در مورد كسی كه دعا نمی‌كند، می‌فرمايد تكبر كرده است: «و قالَ ربّكمُ ادعونی أسَتجَبِ لكَمُ إنِّ الَّذينَ يستكَبْرِوُنَ عنْ‌عبادتی سيدخلُوُنَ جهنمَّ داخرينَ» (غافر/۶۰).
 (امام سجاد(ع) در شرح اين آيه می‌فرمايند: فسَمّیتَ دعاءک عبادةً، وترَكْهَ استكبْارا؛ دعای 45صحيفه سجادیه)
علی‌رغم اين تكبری كه مورد تصريح قرآن است، اغلب كسانی كه متكبرهستند، باور نمی‌كنند كه متكبرهستند. به علاوه تكبر، روزانه رشد  می‌كند و به راحتی  نمی‌توان آن را از بين برد.

 

* نماز، مهم‌ترين برنامه تربيتی برای از بين بردن تكبر در مقابل خدا است.
مهم‌ترين برنامه تربيتی برای اين‌كه انسان تكبری در مقابل خدا نداشته باشد نماز است و مهم‌ترين ذكر نماز، ﷲ اكبر است. با يادآوریِ كبريایی خدا بايد با تكبر خودت مبارزه كنی و الّا با قربان صدقه رفتن برای خدا و گفتنِ اين‌كه «خدايا من دوستت دارم و ...» نمی‌توان تكبر را از بين برد. يک متكبر بايد تكبر ما را از بين ببرد و با تكبر خدا است كه تكبر ما از بين می‌رود.

 

* مهم‌ترين آرزوی فطری انسان بزرگ شدن است.
مهم‌ترين آرزوی فطری انسان بزرگ شدن است و خدا اين علاقه به بزرگ شدن را در وجود انسان‌ها قرار داده است. به حدّی كه تكبر در مواردی مانند حبّ مقام ظهور پيدا می‌كند وعدّه‌ای دنيا و آخرت خود را برای آن می‌گذارند. حبّ مقام يک جلوه تكبر است ولی آخرين صفتی است كه از قلوب صديقين خارج می‌شود. درست است كه تكبر بد است ولی يک ريشه فطری دارد كه منحرف شده است. فطرت الهی ما می‌گويد: «ما می‌خواهيم بزرگ شويم»، ولی اگر عجله كنيم و مسير غلطی را برای بزرگ شدن انتخاب كنيم، اسم ما متكبر خواهد بود.
راه درست برای بزرگ شدن، متصل شدن به بزرگ است؛ اتصال به خدای بزرگ. علاقه به كبريایی كه در وجود انسان هست، اگر بد و غلط ارضاء شود، تكبر حاصل می‌شود و اگر درست ارضاء شود، «متصل شدن به بزرگ» حاصل می‌شود. اگر انسان خودش را در نهايت كوچكی ببيند، به بزرگ متصل می‎شود. ولی به اين راحتی‌ها نيست، خيلی سجده می‌خواهد، خيلی تذلّل می‌خواهد.

 

* پنج قدم برای توجه و تذلل در نماز.
به اين ظاهر و هيأت خودت در نماز توجه كن، جسم تو در نماز در چه شرايطی قرار می‌گيرد؟ اين خاكساری را ببين! سجده، نوعی ادب است پس آن را درست اجرا كن. در نماز برای اين‌كه توجه پيدا كنی، قدم اول: توجه به رفتار است، قدم دوم: توجه به گفتار است، قدم سوم: تفكر در گفتار و قدم چهارم: عواطف و محبتی است كه  به طور كلی در اذكار نماز هست، قدم پنجم: عواطف و محبتی است كه به طور جزئی در هر ذكری از اذكار نماز هست. اين توجه در نماز ما را به اين جلب می‌كند كه در مقابل خدا ذليل شويم. انسان‌ها كه آرزوی بزرگ شدن دارند، راهشان همين است.
خدا، كبريایی دارد و اين كبريایی در قرآن ترسيم شده است. خدا از خودش بسيار تعريف می‌كند و كسی كه تكبر داشته باشد، از اين كار خدا بدش می‌آيد. عده‌ای هستند كه از صحبت در مورد تكبر خدا خوششان  نمی‌آيد، ولی تكبرخدا را نبايد در مقابل رحمت خدا دانست، بلكه غضب خدا است كه در مقابل رحمت قرار دارد. در مقابل صفت تكبر، صفت ديگری در خداوند متعال وجود ندارد.
نمی‌توان گفت خدا هم متكبر است و هم متواضع. خدا اصلاً متواضع نيست و از كبريایی خودش كوتاه نمی‌آيد.

 

* لحظه‌ای نيست كه ما از تكبر جدا باشيم.
ما می‌خواهيم به ملاقات خدا برويم ولی به ملاقات خدایی بزرگ و متكبر. نماز، هم تمرين و هم تمنّای لقاءﷲ است. ارزشمندترين فعل نماز و اوج نماز، سجده است. مهم‌ترين جای توجه در نماز، «ﷲ اكبر» اول نماز است. رابطه ما و خدا تذلل و تكبر در مقابل همديگر است. تكبر در وجود ما، همه روزه است و بايد با نمازِ روزانه آن را تبديل به تذلل كنيم. بسياری از بيماری‌های روحی ما مانند حسادت، بخل، طمع و .....گاهی هست و گاهی نيست؛ ولی تكبر مشكل هميشگی ما است.
محوری‌ترين درخواست همه ما  آدم‌ها، بزرگ شدن است ولی آن‌را نمی‌بينيم، مانند ماهی‌ای كه می‌پرسيد آب كجاست؟  لحظه‌ای نيست كه ما از تكبر جدا باشيم. و آن را نخواهيم و در حسرت آن نباشيم. تكبر، مادر همه‌ی رذائل است. درجه ذلت ما نزد خدا يكسان نيست ولی خوش به حال كسی كه در جمع ما ذليل‌ترين فرد در خانه خدا باشد.

 

* بايد ذلت پيدا كنيم تا با پروردگار عالم تناسب پيدا كنيم.
چطور در مسير مبارزه با هوای‌نفس، از محبت به ذلت رسيديم؟ هدف مبارزه با هوای‌نفس، لقاءﷲ است. جلوه كبريایی «ﷲ» (جلّ جلاله) به همه جلوات مقدم است و ما بايد ذلت پيدا كنيم تا با پروردگار عالم تناسب پيدا كنيم؛ بايد بی«من» بشويم كه همان «فناء فیﷲ» است. مهم‌ترين درخواست انسان هم بزرگ شدن است كه البته بدون سر و صدا و خاموش است، و تكبر، مرگ بی‌صدا است. ما آرزو داريم بزرگ شويم و البته نبايد بی‌جا بزرگ شويم و توهّم بزرگ شدن داشته باشيم، يا از راه نامشروع به بزرگ شدن برسيم. اين علاقه به بزرگ شدن در وجود ما هست برای اين‌كه فقط خدا را دوست داشته باشيم.
يكی از چيزهایی كه ذلت عميق می‌آورد، محبت است. اگر محبت عميق شود، عاشق، ذليلِ معشوق می‌شود.
آن محبتی كه تو را ذليل معشوق نمی‌كند، محبت عميقی نيست، تقلبی است. محبت، عاشق را ذليل می‌كند تا منّت بكشد. محبت، عاشق را آن‌قدر خوار و خفيف می‌كند كه اگرچه ليلی، ظرف او را شكسته و در مقابل جمع او را سرافكنده و ذليل كرده است  می‌گويد: «اگر با ديگرانش بود ميلی/ چرا ظرف مرا بشكست ليلی؟!»  وقتی حرم اميرالمؤمنين(ع) رفتی، روح و قلب خودت را در مقابل ايشان تذلل بده. اين است كه باعث می‌شد حضرت امام(ره) هر روز كنار ضريح اميرالمؤمنين(ع) زيارت جامعه بخواند. ببينيد چقدرامام(ره) تذلل خودشان را در مقابل اهل‌بيت(ع) ابراز می‌كردند.

 

* راه ميان‌بر برای مبارزه با نفس، كمک گرفتن از محبت اهل بيت(ع) است.
عشق؛ آدم را ذليل می‌كند. اگر كسی هرچه تلاش می‌كند، نمی‌تواند به خوبی با هوای‌نفس مبارزه كند، بايد بداند كه راه ميان‌برهم وجود دارد. از محبت اهل بيت(ع) بايد كمک گرفت. اثر محبت به اولياء خدا كه راحت‌تراز ساير محبت‌ها است، اين است كه نفس را در مقابل خدا ذليل می‌كند. چون ما علی ابن ابيطالب(ع) را به خاطر خدا دوست داريم و وقتی كسی را به خاطر خدا دوست داريم، مانند اين است كه خود خدا را دوست داريم (مَنْ أحَبَّنا فقَدَ أحَبّ‌اللهَّ. «امالی صدوق/۴۷۶») چون ولیّ‎خدا است، او را دوست داريم. وقتی محبت به اهل بيت(ع) تو را ذليل خدا كند، مبارزه با هوای‌نفس مثل آب خوردن، راحت می‌شود.

 

* تفسير«اهدنا الصراط المستقيم» از زبان امام صادق(ع).
پيامبراكرم(ص) فرمودند: «بنده‌اى مؤمن نيست جز آن‌كه مرا بيش از خود دوست دارد و خاندان مرا بيش از خاندان خودش دوست دارد و ذات مرا بيش از ذات خودش دوست دارد» (امالی صدوق/۳۳۵).
امام جعفرصادق(ع) در تفسير (اهدناَ الصراطَ المْستقَيم) فرمودند: «خدايا! ما را به راه راست هدايت فرما، و راهنمائيمان كن كه راهى را برگزينيم كه ما را به محبت تو برساند، و ما را از پيروى هواى‌نفس خود باز دارد، تا پوچ و تباه نگرديم، راهى كه مانع گردد تا بر طبق خواسته خود عمل كنيم و در گرداب نيستى دچار گرديم» (معاني الاخبار شيخ صدوق/۳۳).
در جای ديگر امام صادق(ع) فرمودند: «راه مستقيم، اميرالمؤمنين علی(ع) است» (تفسير صافی/۴/۳۸۴ و تأويل الآيات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة/۳۱).
در سوره حمد بعد از تقاضای «ما را به صراط مستقيم راهنمایی كن»، خداوند به اولياء خودش اشاره می‌كند تا ببيند حال تو چگونه است؟ وقتی اين آيه را می‌خوانی:(حمد/۶) و می‌گویی «خدايا ما را به راه كسانی‌كه به  آن‌ها نعمت داده‌ای هدايت كن» بايد نسبت به كسانی كه خدا به آن‌ها نعمت داده، كسانی كه هيچ‌گاه گمراه نمی‌شوند و هيچ‌گاه خدا برآنان غضب نمی‌كند، يعنی اهل‌بيت(ع)، تواضع داشته باشی.
عده‌ای هستند كه از اين‌كه خدا به كسان ديگری نعمت داده است، ناراحت می‌شوند و می‌پرسند: پس ما چی؟! خُب چرا به ما نعمت ندادی؟! ولی در اين آيه قرآن تقاضا می‌كنيم كه خدايا ما را هم به راه كسانی كه به آن‌ها نعمت داده‌ای ببر، نه اين‌كه نعمت آن‌ها را به ما هم بده. كسانی كه اين‌طوری دعا می‌كنند، يعنی تواضع به ولیّ خدا دارند. وقتی سوره حمد را  می‌خوانيد به اولياء خدا تواضع می‌كنيد. خداوند به راه اولياء خودش اشاره می‌كند و به هيچ‌كدام از ديگر صراط‌ها (صراط تقوی، صراط فضايل اخلاقی، صراط همه خوبی‌ها، صراطی كه بهشت می‌دهند و ...) اشاره نمی‌كند، بلكه می‌گويد ابتدا از كنار ولیّ من عبور كن ببينم وضع و حال تو نسبت به برتری ولیّ من چگونه است؟

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *