تنها مسیر – هسته‌ی اصلی بحث – جلسه۱۹ (حجت الاسلام پناهیان)

تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (هسته‌ی اصلی بحث) - حجت الاسلام پناهیان

تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی (هسته‌ی اصلی بحث) - حجت الاسلام پناهیان

* خداوند لطف كرده كه به ما دستور داده است.
نقطه مقابل خداپرستی، هواپرستی است. اما كسی كه دستور خدا را نمی‌پذيرد، زشتی كار او را به نوع ديگری (غير از هواپرستی) هـم می‌توان ترسيم كرد. به تعبيری می‌توان گفت خداوند لطف كرده كه به ما دستور داده است. اگر خدا بـه مـا دسـتورنمی‌داد، سرگردان بوديم. خدا می‌دانسته كه امكان ندارد ما با برنامه خودمان بتوانيم ارزش پيدا كنيم ولی با اجرای دستوری كه ازبالا آمده، می‌توانيم ارزش پيدا كنيم، لذا خدا لطف كرده و برای ارزش پيدا كـردن ما، دستور داده است.

 

* عصيان، بی‌احترامی به خدایی است كه لطف كرده از مقام بلندش كوتاه آمده و به ما دستور داده.
شايد اگر خداوند می‌خواست مقام بلند خودش را حفظ كند، اصلاً نبايد به ما دستور می‌داد چـون  خـدا می‌دانسـت كـه بسياری از بندگانش ممكن است به اوامر او بی‌اعتنايی كنند، ولی با اين  حال از سر دلسوزی و لطفی كه به بندگانش داشت اين دستورات را به ما داده است.
برای اين تعبير، قرائنی هم در قرآن كريم وجود دارد. مثلاً خداوند متعال گاهی به شـأن و مرتبـت و بزرگـواری خـودش كـه نگـاه می‌كند، گویی پيامبرگرامی اسلام(ص) را هم از انذار دادن نهی می‌كند و می‌فرمايد: «كسانى كه كافر شدند بر ايشان يكسان است چه ايشان را انـذاربكنـى و چـه انـذار نكنـى ايمـان نخواهنـد آورد؛ إنِّ الَّـذينَ كفَـَروُا سـواء علـَيهمِ أَأنَـْذرَتهَم أمَ لـَم تنُـْذرهم لايؤْمنوُنَ» (بقره/۶)
 و در جای ديگر می‌فرمايد:«رهايشان كن  تا بخورند و سرگرم بهره‌گيرى ازلذت‌ها باشـند و آرزوهايشـان  آن‌هـا را مشغول كند كه به زودى خواهند فهميد؛ ذرَهُم يأكْلُوُا ويتمَتعَّوا ويلهْهِمِ الأْمَلُ فسَوف يَعلمُون» (حجر/۳)
چرا عصيان و عدم‌اطاعت از خدا اين قدر بد است؟ چون بی‌احترامی به خدایی است كه از جايگـاه و مقـام بلند خودش خيلی كوتاه آمده و به تو دستور داده است. علی‌رغم اين‌كه خدا به ما لطـف كـرده و از مقـامش كوتاه آمده و به ما دستور داده، يک بنده ضعيف، كه در مقايسه با ذات پروردگـارعـالم موجـود بی‌ارزشـی محسوب می‌شود، قيافه می‌گيرد و حرف خدا را گوش نمی‌كند!! و اين واقعاً بی‌احترامی به پروردگار اسـت وخيلی زشت است.

 

* توبه حقيقی برای كسی است كه دستورات الهی را، محبت خدا به خودش بداند.
وقتی عميقاً می‌توان توبه كرد كه دستورات خدا را ، لطف و محبت خدا به خويش بدانيم. آن‌وقت هـريـک دستور را كه اجرا نكرده باشی، در واقع يک محبت خدا را پس زده‌ای و رد كرده‌ای. توبه حقيقی برای اين گـروه‌است. يک درجه پائين‌ترتوبه، برای كسانی است كه عذاب جهنم را می‌بينند. مرحله پائين ازاين هم مربوط به كسانی است كه قبـر را می‌بينند، يعنی كسی كه لحظه جان دادن و داخل قبر شدن را ببيند و بگويد: به كارهای بدی كه كرده‌ام، نمی‌ارزيد. پائين‌تراز اين مرحله هم اين است كه آدم شب قدر را در نظر بگيرد و بگويد اگر قرار باشد خدا بر اساس كارهای سال قبل من، مقدرات سال بعـد مرا رقم بزند؛ وضعيت خيلی بدی خواهم داشت.
عالی‌ترين نوع توبه اين است كه در مقابل اطاعت از خدا، اطاعت از نفس خودت را ببينی و آن را بسيار زشت بدانی و اطاعت از نفس برايت خيلی دلگير باشد.

 

* حس توبه به اين است كه ببينی چه كسی را نافرمانی كرده‌ای و در مقابل او از چه چيزی فرمان برده‌ای.
حس توبه به اين است كه ببينی چه كسی را نافرمانی كرده‌ای و در مقابل از چه چيزی فرمان برده‌ای. تو خدا را رها  كرده‌ای و از نفس خودت اطاعت كرده‌ای. «آيا ديدى كسى كه خدای خود را هواى نفسش قرار داده؛ أَفرَأ يَت منِ اتخَّذَ إلِهَه هواه» (جاثيه/۲۳) بعضی‌ها هوای‌نفس خود را خدای خودشان قرار می‌دهند و مدام به او سجده می‌كنند. كسی می‌تواند توبه كند كه از اين ناراحت باشد كه «خدايا چرا من تو را پرستش نكردم و به جای تو، خودم را پرستش  كرده‌ام؟» خودپرستی خيلی زشت است. قباحت خودپرستی در مقابل زيبایی خداپرستی بايد فهميده شود.
ای كاش آن‌قدر گناه نكنيم تا بتوانيم اين را بفهميم و اين احساس زيبا را درک كنيم. زيبایی ايمان و اطاعت از خدا و زشتی عصيان در مقابل امر خدا را می‌توان درک كرد. خداوند می‌فرمايد: «خدا ايمان را محبوب شما قرار داد و آن را در  دلهايتان زينت داد، و كفر و فسوق و عصيان را برای شما ناخوشايند قرار داد؛ و لكنَّ اللهَّ حبّب إلِیکمُ الإْيمانَ و زينهَ فی قلُوبِكمُ وكرَهَّ إلِيَكمُ الكْفُر والفْسُوقَ والعْصيان»(حجرات/۷) ما كه كفر و فسوق نداريم بايد تلاش كنيم از عصيان هم كراهت داشته باشيم.

 

 

* ولیّ خدا، واسطه بين تو و پروردگارعالم است، تا بتوانی هوای‌نفس را از بين ببری و به شيرينی ملاقات خدا برسی.
يكي از راه‌هایی كه به درک اين مفهوم كمک می‌كند اين است كه پای اهل‌بيت(ع) را هم وسط بكشيم. همان‌طور كه در بحث هوای‌نفس بيان شد؛ برای اين‌كه هوای‌نفس خودت را با دستور خدا از بين ببری، می‌بايست دستور از طريق ولیّ خدا، ابلاغ شود.
ولیّ خدا، واسطه بين تو و پروردگار عالم است، تا بتوانی هوای‌نفس را از بين ببری و به شيرينی ملاقات خدا نائل شوی.
اگر ترک كردن حرف خدا زشت است، به همان اندازه زشت است كه حرف اميرالمؤمنين(ع) را كنار بگذاری و حرف خودت را گوش كنی. قرار بود كه من با امر مولا رشد كنم، حالا اين وسط، مولا چه تقصيری كرده است كه من به او  بی‌احترامی می‌كنم؟ لذا وقتی استغفار می‌كنی، اگر امام زمان(عج) از تو راضی نشده باشد، خدا هم راضی نمی‌شود. در مورد بقيه كسانی كه ولايت دارند هم به همين ترتيب است. اگر والدين را اذيت كرده باشی و دل آن‌ها رنجيده باشد، چگونه  می‌توانی خدا را راضی كنی؟ و از پدر و مادر مهم‌ترامام زمان(عج) است.

 

* كسانی كه فقط با خدا مناجات می‌كنند و كاری با ولیّ خدا ندارند، راه توبه را درست نفهمیده‌اند.
در زيارت جامعه كبيره می‌خوانيم: «ای ولیّ خدا، ميان من و خدا گناهانى هست كه جز رضاى شما آن‌را محو نمی‌كند.  اين حس، همان حس توبه است كه بايد در دل يک شيعه به وجود بيايد. در جريان خداپرستی، كسانی كه فقط با خدا مناجات می‌كنند و كاری با ولیّ خدا ندارند، راه توبه را درست نفهميده اند. نگاهشان درست نيست. نمی‌خواهند از امام زمان(عج) كمک بگيرند تا خدا آن‌ها را ببخشد؛ در حالی‌كه ما با گناه كردن، امام زمان(عج) را معصيت و نافرمانی كرده‌ايم.

 

* درود بر اهل بيت(ع) باعث آمرزش گناهان است.
اميرالمؤمنين(ع) می‌فرمايد: از رسول خدا(ص) شنيدم كه فرمودند: آيا می‌خواهيد شما را از زيرک‌ترين آدم‌ها و احمق‌ترين آن‌ها باخبر كنم؟ گفتند بله يا رسولﷲ(ص). حضرت فرمودند: زيرک‌ترين آدم‌ها كسی است كه از خودش حساب بكشد و برای بعد از مرگ خود  كار كند، واحمق‌ترين آدم‌ها كسی است كه از هوای‌نفس تبعيت كند و فقط از خدا آرزوهای خودش را بخواهد. از حضرت پرسيدند آن انسان زيرک چگونه نفس خود را محاسبه می‌كند؟ حضرت فرمود: هر روز به نفس خود می‌گويد: ای نفس اين روزی  كه گذشت ديگر برنمی‌گردد. امروز چه كار كرده‌ای؟ آيا حاجت كسی را برآورده كردی؟ بعد از محاسبه اگر خواستی گناهان تو پاک شود بر پيامبر و اهل‌بيت(ع) صلوات و درود بفرست. معنای درود بر پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) اين است كه من نوكر شما هستم. صلوات حكم استغفار را پيدا می‌كند. يعنی انسان به خودش  می‌گويد دوباره با علی بن ابيطالب(ع) بيعت كن و اين بيعت را برای خودت مجدداً قبول و تأييد كن و شروع كن به لعنت كردن دشمنان اهل‌بيت(ع). وقتی اين‌كار را انجام دهی، خدا می‌گويد من ديگر به خاطر گناهانت گريبان تو را نمی‌گيرم، چون تو به دوستان من ابراز ارادت كردی و با دشمنان من دشمنی كردی. (تفسيرمنسوب به امام حسن عسكری ع/ص۳۸)
خدا درشب‌های قدر درباره اميرالمؤمنين‌علی(ع) چه می‌خواهد بگويد؟ اين‌كه مولای خودتان، علی(ع) را دوست داشته باشيد و با او تجديد بيعت كنيد ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *