بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَ الْعَصْرِ (1) إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ (2) إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (3)
نخستین گام؛ ایجاد باور و ایمان قلبی
خداوند متعال: «در دین هیچ اجباری نیست. و راه از بیراهه به خوبی آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزی استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنوایِ داناست.» [لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (256)] [قرآن کریم، سوره بقره]
اول؛ تبیین و تفاهم
اولویت در شناسایی و انتخاب این اولیاء، افراد دارای تحصیلات حوزوی مانند؛ امامان روستا و محلات هستند.
خداوند متعال: «مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر میکنند...» [وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ ...(۷۱)] [قرآن کریم: سوره توبه]
دوم؛ تعارف
امیرالمؤمنین علی عليه السلام: «درباره هر چه مىخواهيد از من بپرسيد قبل از آنكه مرا نيابيد.» [ثُمَّ قَالَ ع سَلُونِي [عَمَّا شِئْتُمْ] قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي] [كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص: 712]
این افراد اغلب از فعالان مؤثر و کنشگران اجتماعی بوده که اشتیاق زیادی به کسب علم و آموختن داشته و به صورت مشخص با مطرح کردن سؤالات گوناگون از دیگر اقشار اجتماع مشخص میگردند.
تشکیل جلسات گفتگو و تبیین عمومی بهترین روش شناسایی ایشان میباشد.
سوم؛ تعلیم
امیرالمؤمنین علی عليه السلام: «ای کمیل؛ به راستى كه اين قلبها به مانند ظرفهايند، و بهترينشان فراگيرندهترين آنها است، آنچه به تو مىگويم از من گوش دار، مردم سه دستهاند: دانشمند الهى و آموزنده راه نجات و عوام ناس؛ كه در پى هر بانگى مىدوند و با هر بادى به سوئى روند، نه به نور دانش روشنى يافتند تا راه برند، و نه به سوى دژى استوار شتافتند تا نجات يابند.» [إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا احْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ النَّجَاةِ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُل نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ فَيَهْتَدُوا وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ فَيَنْجُوا] [تحف العقول، النص، ص: 169، الغارات (ط - القديمة)، ج1، ص: 89]
الف. رعایت تقوا
ب. سؤال و طلب
ج. هجرت
د. سکوت و دقت کامل شنونده
هـ . حفظ در ذهن
و. یاداشتبرداری برای نشر
ز. گفتگو و مباحثه
ح. در نهایت رسیدن به مقام ایمان توسط پرسشگر است.
دومین گام؛ اقدام و عمل
خداوند متعال: «مَثَل کسانی که [عمل به] تورات بر آنان بار شد [و بدان مکلّف گردیدند] آن گاه آن را به کار نبستند، همچون مَثَلِ خری است که کتابهایی را بر پشت میکشد. چه زشت است وصف آن قومی که آیات خدا را به دروغ گرفتند. و خدا مردم ستمگر را راه نمینماید.» [مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمين (5)] [ قرآن کریم: سوره جمعه]
الف. فردی؛ مانند جویدن غذا توسط خود شخص
ب. خانوادگی؛ مانند تغییر نمک خانوار
ج. اجتماعی؛ مانند تأسیس فروشگاه محصولات سالم
موارد فوق نتیجه تطبیق ذهنیت و عینیت است.
سومین گام؛ توصیه و ترویج
پیامبر عظیمالشأن اسلام صلی الله علیه و آله: «چهار چيز بر هر عاقل و خردمندى از امّت من واجب است. گفته شد: اى پيامبر خدا! آن چهار چيز كداماند؟. فرمودند: «گوش فرادادن به علم، نگهدارى، عمل و نشر آن». [أَرْبَعٌ تَلْزَمُ كُلَّ ذِي حِجًى مِنْ أُمَّتِي قِيلَ وَ مَا هُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ اسْتِمَاعُ الْعِلْمِ وَ حِفْظُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ وَ نَشْرُهُ] [كنز الفوائد، ج2، ص: 107. أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص: 81 . بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج2، ص: 24]
الف. توصیه و تبیین فردی و چهره به چهره
ب. تبین و ترویج عمومی
ج. ترویج هنری با استفاده از بستر رسانه ها و شبکه های اجتماعی
شاخص ارزیابی
شاخص ارزیابی دولت اسلامی برای سنجش سلامت در جامعهی اسلامی؛
این شاخص به صورت دقیق، متضاد توسعهی غربی مبنی بر گسترش تجهیزات پزشکی به عنوان شاخص توسعهیافتگی است.