امروزه شواهد بسیاری وجود دارد که دولت در تخریب محیط زیست کشور دست داشته و گویای این واقعیت است که محیطزیست ایرانزمین باوجود پتانسیلهای شگفتانگیز و منحصربهفرد جهانی، هماکنون با روندی شتابان رو به نابودی و قهقراست.
برخی از اقدامات دولت در جهت نابود کردن محیط زیست را ببنید !
۱ ـ درحالیکه در اثر بستن جریان آب رود هیرمند به دریاچه آب شیرین هامون که توسط دولت افغانستان صورت پذیرفته، این دریاچه مهم تاریخی و اکولوژیکی ایران کاملاً خشکشده و فاجعه محیط زیستی در آن سامان صورت پذیرفته و با نابودی اکوسیستم طبیعی منطقه و هزاران هکتار زمین کشاورزی، روستاییان زمینهای نمکسود خود را رها کرده و به دیگر مناطق مهاجرت کرده اند و افزون بر آن، زیستگاه زمستان گذرانی هزاران هزار پرنده مهاجر نیز به نابودی کشیده شده، باوجود اختصاص مبلغ پانصد میلیون دلار از سوی ایران برای بازسازی افغانستان در برابر چهارصد میلیون دلار اختصاصیافته از سوی 27 کشور اتحادیه اروپا، چه اقدام هماهنگ مقامات سیاسی دیپلماتیک و محیط زیستی ایران برای ملزم کردن دولت افغانستان برای باز کردن حقابه 20 درصدی ایران از رود هیرمند ـ که در توافقنامه 1350 شمسی افغانستان با دولت ایران آن را امضا کردهاند ـ انجام پذیرفته است؟
۲ـ برای پیشگیری از هجوم ریزگردها که سلامتی بسیاری از ایرانیان را در معرض خطر قرار داده است، چه همکاری بین سازمان محیط زیست و وزارت خارجه به انجام رسیده است؟ آیا درحالیکه دولت عراق، همواره از پرداخت هزار میلیارد دلار خسارت جنگ تحمیلی به ملت ایران به بهانههای گوناگون شانه خالی میکند، این پذیرفتنی است که هزینه اقدامات غیرمسئولانه و بیتوجهی دولتهای عربی برای توسعه ریز گردها از جیب ملت ایران پرداخت شود؟ چرا بهجای این کار از پتانسیل کمکهای مالی سازمانهای بینالمللی محیط زیستی برای رفع معضلات محیط زیستی عراق و عربستان استفاده نمیشود.
۳ـ چهکاری برای برآورد ارزش اقتصاد منابع طبیعی و محیطزیست ایران انجام پذیرفته، آیا اصولاً ارزشگذاری اقتصادی محیط زیست طبیعی ایران جایگاهی در برنامههای بلندمدت سازمان محیطزیست دارد؟ آیا سازمان حفاظت محیطزیست هنوز به این نتیجه نرسیده که با مدیریت درست محیطزیست ایران بهویژه با توسعه صنعت پولساز اکو توریسم (محیطزیست گردی)، طبیعت بینی و پرنده بینی و... جوامع محلی و بومی بهجای تخریب ناگزیر برای تأمین نیازهای حداقلی اقتصادی خود، برای بهرهمندی اقتصادی خود هم که شده به حامی و حافظ محیطزیست ازجمله جنگلهای ناب و منحصربهفرد شمال ایران و حیاتوحش در معرض خطر انقراض و طبیعت در معرض تهدید مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست تبدیل شوند؟
۴ـ اقدام سازمان حفاظت محیطزیست در برابر اقدام یکطرفه و بیسروصدای امارات برای تغییر اکوسیستم طبیعی خلیجفارس و خشککردن بخشهای گوناگون این دریا برای پروژههای بلندپروازانِ و عظیم نخیل چه بوده است؟ فراموش نکنیم که خشککردن و ایجاد شهرهای مصنوعی درون خلیجفارس ازنظر سیاسی و جغرافیایی نیز میتواند توسعهطلبی ارضی و تجاوز به حریم مرزهای دریایی ایران در خلیجفارس را توسط امارات در آینده توجیه کند. چه اقدام هماهنگی بین سازمان محیطزیست و نهادهای مربوط ازجمله وزارت خارجه در این مهم انجامگرفته؟ آیا سازمان حفاظت محیطزیست برای جلوگیری از تخریب سنگهای صخرهای کوههای خراسان و فارس و کرمان و انتقال قاچاق این منابع طبیعی ایرانزمین به امارات و بهکارگیری آنها برای خشککردن خلیجفارس و ایجاد شهرهای جدید توسط عربها هیچ کاری انجام داده است؟ در همین راستا دوستداران محیطزیست منتظرند ببینند بیلان اقدامات سازمان حفاظت محیطزیست در برابر صید مخفیانه و غیرمجاز و قاچاق حیاتوحش نادر و در معرض انقراض ایران ازجمله شاهین و هما و هوبره و دلی جه و عقاب و... به شیخنشینهای خلیجفارس که هرروز ابعاد وسیعتری مییابد، چه بوده است؟!
۵ـ عملکرد سازمان حفاظت محیطزیست برای نجات سیزدهمین دریاچه دنیا (ارومیه) چه بوده است؟ در اثر ایجاد سدهای متعدد روی رودخانههای تأمینکننده آب این دریاچه، میزان شوری دریاچه ارومیه از 70 میلیگرم در لیتر به 300 میلیگرم در لیتر رسیده که عملاً زندگی مردم همجوار منطقه، کشاورزی روستاییان وزندگی تنها موجود زنده آبی این منطقه یعنی آرتمیس و نیز زندگی پرندگان بومی و مهاجر دریاچه ارومیه را در معرض تهدید جدی قرار داده است. آیا بهتر نیست بهجای کمک گرفتن سازمان حفاظت محیطزیست از روسیه برای بارور کردن ابرها بر فراز ارومیه ـ که برای ایرانیان همواره بسیار پرهزینه بوده است ـ با همکاری سازمان محیطزیست با سازمانهای مرتبط با مدیریت منابع آب با مهار و انتقال منابع آبی و رودخانههای مرزی که از کردستان ایران بیاستفاده به عراق میرود و آب دجله را تأمین میکند، احیای دریاچه ارومیه به انجام برسد؟
۶ـ عملکرد سازمان محیطزیست با مشکل آلودگی هوای تهران چه بوده است؟ بر پایه برآوردها، روزانه نزدیک سه هزار تن منواكسيد كربن، ۴۵ تن هيدروكربن سوخته، ۱۳۰ تن اكسيد ازت، ۳۰ تن اكسيد گوگرد، ۳۰ تن ذرات معلق، ۲ تن سرب در تهران توليد و به هوا متصاعد میشود. ۸۰ درصد اين آلودگیها در شهر تهران، ناشى از وسايل نقليه موتورى است، به گونه ای كه گفته مى شود، آلودگى هاى تهران ۲/۸ برابر استاندارد جهانى است. آلودگى هايى كه منجر به مشكلات تنفسى، روحى، گوارشى و حتى مرگ مى شود. در اين رابطه، آمارها حاكى است، نزدیک هفت هزار نفر در سال بر اثر آلودگى هوا جان خود را از دست مى دهند.
۷ ـ با توجه به گسترش روز افزون مواد غذایی غیر بهداشتی، بطری های پت برای انواع نوشیدنی ها و ظروف یک بار مصرف پلاستیکی که افزون بر بیماری زا بودن و افزایش احتمال سرطان برای مردم به شدت آلاینده محیط زیست هم است، چه هماهنگی هایی بین سازمان محیط زیست و وزارتخانه های بهداشت و صنایع شده است؟ و... بدیهی است، بیان این نکات به معنای این نیست که افکار عمومی و رسانه ها به عنوان چشم بیدار مردم، انتظار حل همه این مشکلات را در یک دوره مدیریت داشته باشند، بلکه مسأله اینجاست که دستگاه های مسئول در این باره چه کارهایی انجام داده و چه تلاش هایی کرده اند؟ قطعا توقع زیادی نیست، اگر افکار عمومی به روشنی از فعالیت های مسئولین آگاه شده و از کم کاری های آنان گله مند باشند.